بعضی از محققان ایرانی و کسانی که با مطالب اوستا کمتر سرو کار دارند میکوشند معتقدات خودشان را راجع به آیین زرتشت با افکار اسلامی تعبیر و تفسیر کنند از آن جمله «اهریمن» و «دیوها» را که در جزوات اوستا یاد شده با «شیزان» و «شیاطین» تطبیق مینمایند و اهریمن را با شیطان یکسان میشمارند.
چنین عقیده نادرست و مبنی به اشتباه است و شیطان و ابلیس در دین اسلام از اهریمن تفاوت دارد، همانطور که خدای «محمد پیامبر» از «اهورمزدا» متفاوت میباشد.
محققان ایرانی در تعریف و توضیح از لفظ «دیو» به تفصیل پرداختهاند و این لفظ را برای اینکه از معنی صحیح خود منحرف سازند و «اهورمزدا» را نیز بیرقیب شمارند توضیح دادهاند که مقصود از دیو در «اوستا» خدایان باطل است و در صفحه ۲۸ کتاب «یشتها» چنین نوشته شده:
اساساً در دین زرتشت همه اشخاص و اقوام خارج از «آئین مزدیسنی» خواه ایرانیو یا غیرایرانی بنام «دیویسن» یعنی پرستنده دیو نامیده شدهاند. زرتشت در «وندیداد» دیوها را با نام و نشان تعیین نموده و در میان آنان نام هیچکدام از خدایان اقوام و ملل دیگر
عهد قدیم به میان نیامده است و فقط سه یا چهار نفر از خدایان هند از قبیل «اندرا، سورو» از دیوها شمرده شدهاند، انهم از این جهت که در ایران قدیم قبل از زرتشت در ردیف «مهر، ناهید و آذر» پرستیده میشدند و از کتابها و کتیبههای مربوط به سه هزار
سال ق. م. تا زمان ظهور حضرت عیسی نام و مشخصات اکثر خدایان اقوام و ملل عهد قدیم از قبیل «برهما، ویشنو، سیوا، و یا ماردوک، بل، آنو، اوزیریس، هاتور و اَمثال آنها» معلوم شده و حتی هیکل و تصویر اغلب انان بدست امده و در موزههای جهان جای گرفتهاند و هیچکدام با نام دیوهائی که در وندیداد امده مطابقت نمیکند.
بنابراین مسلم است که «دیو» در اوستا یک موجود زنده و نامرئیِ زیانکار از ردیف اجنه و اشباح است که زرتشت مانند همه اقوام زمان خود برای آنان موجودیت واقعی و خارجی قائل بود و به همین دلیل است که در اوستا از آن جمله در (بند ۳۱ و ۳۲) و (فصل هفتم) وندیداد از اهورمزدا چنین میپرسد:
اکنون باید دید چه شده است که زرتشت قوانین جزائی و یا مدنی خود را برضد دیوها وضع نموده است. علت در این امر ناشی از این است که مخلوقات اهورمزدا امثال «گاو، شتر، سگ، خروس، انسان، آب، آتش و خاک» همه نیکو آفریده شدهاند و اهریمن و دیوهای وی میکوشند مخلوقات «مزدا» را به هلاکت رسانند و یا به اعمال و کردار زشت و ناپسند وادار سازند تا بدنام شوند و از اهورمزدا رویگردانند و از این جهت است که بیماری و افتهای گوناگون پدید آورده و انسان و جانداران نیک و زیبا را گرفتار مرگ میسازند و حتی اب و آتش طبقبندهای ۸ و ۹ فصل پنجم وندیداد به حسب ذات خود نیک و سودمند هستند و مموجب هلاکت انسان و دیگر جانوران نمیگردند و فقط «استوویزه» یا «دیو مرگ» است که در آب وارد میشود و انسان را خفه میکند و میکشد و یا در آتش نفوذ مینماید و میسوزاند.
همچنین انسان وقتی از قول و قرار و تعهد خود تخلف ورزد «دیو میترا» در وی نفوذ کرده است و او را به نقض قول و قرار و عهدشکنی وادار میسازد و این اعمال مانند این است که از دیوها سرزده باشد و این دیوها هستند که باید به کیفر و مجازات رسند، اما حبس و زندان و اعدام در این دیوها بیاثر هستند؛ باید بوسیله «تازیانه و شلاق» مجازات شوند تا آزار ببینند و از تن گناهکار بیرون روند. به همین دلیل است که «تازیانه» وسیله عمومی مجازات در آئین زرتشت است و مرد و زن ناپاک که با دیو تماس گرفته باشد باید با «آب» یا «شاش گاو» شستشو شود تا دیو از تن وی بگریزد.
در فصل نهم وندیداد به کرات نقل شده که دیو دروج وقتی با «شاش گاو» یا «آب» تماس گیرد از یک گوشه تن به گوشه دیگر فرار میکند، تا بالاخره از تن انسان رانده شود.
بنابراین تردید نیست که دیوها در «اوستا» همه جا مخلوق اهریمن هستند و خود اهریمن به صفت «آفریننده دیوها» و یا «دو دوهها» موصوف شده و این دیوها از حیث عدد مانند خدایان زرتشت از قبیل «آذر، مهر، ناهید، تیشتر و غیره» بیشمار میباشند و اگر دیوها اغلب به شکل مگس زشت، وزغ و آدمهای گناهکار و اشموغ ناپاک جلوهگری میکنند، خدایان زرتشت نیز در کارهای روزانه مردم مداخله مینمایند و از ان جمله قضاوت و دادرسی و احقاق حق را در بعضی موارد بعهده میگیرند و این موضوع بنام «ورنیرنگ» موسوم شده و باید به اختصار توضیح بنویسم، مطالب این وبلاگ را دنبال کنید، بزودی در ارسال بعد با واژه «ورنیرنگ» آشنا میشوید.
تصویر دیو اندرا / اَندَر در پهلوی andar و در اوستا -indra است |
- اولاً: شیطان مخلوق خداوند است؛ اما اهریمن در آئین زرتشت خود آفریننده و خود ساخته و بینیاز از اهورمزدا است.
- دوم: شیطان در دین اسلام قوه خلاقه ندارد و چیزی را نمیتواند خلق کند و بیافریند، اما «اهریمن» در اوستا به صفت آفریننده متصف شده و میتواند علاوه از «دیوها و پریان نامرئی» جانداران محسوس و مرئی از قبیل «وزغ، مورچه، مار، عنکبوت، حشرات، گرگ» را خلق کند و بیماری و آفت پدید آورد.
- سوم: اهریمن همه جا با خدای زرتشت رقابت میکند، اما شیطان در برابر خداوند متعال عاجز و ناتوان میباشد.
- چهارم: مرگ و سرما و زمستان در دین زرتشت مخلوق اهریمن است، اما در دین اسلام الموت حق و سرما و زمستان نیز یک حادثه سودمند و مفید میباشد.
محققان ایرانی در تعریف و توضیح از لفظ «دیو» به تفصیل پرداختهاند و این لفظ را برای اینکه از معنی صحیح خود منحرف سازند و «اهورمزدا» را نیز بیرقیب شمارند توضیح دادهاند که مقصود از دیو در «اوستا» خدایان باطل است و در صفحه ۲۸ کتاب «یشتها» چنین نوشته شده:
(در هر جای اوستا که کلمه «دیو» آمده از ان پروردگاران باطل اراده شده است)و این عبارت این تصور را در ذهن خواننده بوجود میآورند که زرتشت خدایان اقوام دیگر خواه آریائی و یا غیرآریائی را باطل ساخته و سپس آنان را بنام «دیو» مخلوق اهریمن خوانده است. این تصور بیمعنی است زیرا باطل شدن خدایان دیگر ملازمه نداشته که این خدایان بنام «دیو و عفریت» نامیده شوند، چنانچه در دین «اسلام، مسیحیت و یهودیت» نیز خدایان اقوام دیگر باطل شمرده شدهاند بیانکه هر کدام بنام «دیو» نامیده شوند، چه رسد به اینکه وقتی خداوندی باطل و غیر موجود شناخته شد دیگر محال است حقیقت و واقعیت برای آن تصور شود و بنام «دیو و آفریننده زیانکار» خوانده شد.
اساساً در دین زرتشت همه اشخاص و اقوام خارج از «آئین مزدیسنی» خواه ایرانیو یا غیرایرانی بنام «دیویسن» یعنی پرستنده دیو نامیده شدهاند. زرتشت در «وندیداد» دیوها را با نام و نشان تعیین نموده و در میان آنان نام هیچکدام از خدایان اقوام و ملل دیگر
عهد قدیم به میان نیامده است و فقط سه یا چهار نفر از خدایان هند از قبیل «اندرا، سورو» از دیوها شمرده شدهاند، انهم از این جهت که در ایران قدیم قبل از زرتشت در ردیف «مهر، ناهید و آذر» پرستیده میشدند و از کتابها و کتیبههای مربوط به سه هزار
سال ق. م. تا زمان ظهور حضرت عیسی نام و مشخصات اکثر خدایان اقوام و ملل عهد قدیم از قبیل «برهما، ویشنو، سیوا، و یا ماردوک، بل، آنو، اوزیریس، هاتور و اَمثال آنها» معلوم شده و حتی هیکل و تصویر اغلب انان بدست امده و در موزههای جهان جای گرفتهاند و هیچکدام با نام دیوهائی که در وندیداد امده مطابقت نمیکند.
بنابراین مسلم است که «دیو» در اوستا یک موجود زنده و نامرئیِ زیانکار از ردیف اجنه و اشباح است که زرتشت مانند همه اقوام زمان خود برای آنان موجودیت واقعی و خارجی قائل بود و به همین دلیل است که در اوستا از آن جمله در (بند ۳۱ و ۳۲) و (فصل هفتم) وندیداد از اهورمزدا چنین میپرسد:
(ای آفریننده جهانِ جسمانی و ای مقدس بگو بدانیم کدام است مردی که دیو را می پرستد، کدام است مردی که پیش از مُردن از دیوان بشمار رَوَد و پس از مردن یک دیو نامرئی خواهد بود؟).درچند بند از فصل 19 وندیداد خطاب به اهریمن می نویسد:
(نیست شو ای آفریننده دیوها).بعضی از این دیوها در وندیداد به صفت خالق و آفریننده خوانده شدهاند از آنجمله در بند ۴۳ فصل ۱۹ زمستان و سرما مخلوق و آفریننده دیوها (به صیغه جمع) یاد شده و این دیوها در آئین زرتشت میتواند تغییر شکل دهند و به اشکال مختلف جلوه نمایند، چناینچه در فقره بالا از فصل ۱۹ وندیداد یک دیو ممکن است به شکل مرد گناهکار ظاهر شود و پس از مرگ وی به دیو نامرئی تبدیل گردد و یا دیو دروج برطبق فصل ۷ وندیداد بشکل یک مگس زشت از مناطق شمال به حمله میپردازد و در بالین جسد مرده حاظر میشود و این جسد را ناپاک، فاسد و متعفن میسازد.
اکنون باید دید چه شده است که زرتشت قوانین جزائی و یا مدنی خود را برضد دیوها وضع نموده است. علت در این امر ناشی از این است که مخلوقات اهورمزدا امثال «گاو، شتر، سگ، خروس، انسان، آب، آتش و خاک» همه نیکو آفریده شدهاند و اهریمن و دیوهای وی میکوشند مخلوقات «مزدا» را به هلاکت رسانند و یا به اعمال و کردار زشت و ناپسند وادار سازند تا بدنام شوند و از اهورمزدا رویگردانند و از این جهت است که بیماری و افتهای گوناگون پدید آورده و انسان و جانداران نیک و زیبا را گرفتار مرگ میسازند و حتی اب و آتش طبقبندهای ۸ و ۹ فصل پنجم وندیداد به حسب ذات خود نیک و سودمند هستند و مموجب هلاکت انسان و دیگر جانوران نمیگردند و فقط «استوویزه» یا «دیو مرگ» است که در آب وارد میشود و انسان را خفه میکند و میکشد و یا در آتش نفوذ مینماید و میسوزاند.
همچنین انسان وقتی از قول و قرار و تعهد خود تخلف ورزد «دیو میترا» در وی نفوذ کرده است و او را به نقض قول و قرار و عهدشکنی وادار میسازد و این اعمال مانند این است که از دیوها سرزده باشد و این دیوها هستند که باید به کیفر و مجازات رسند، اما حبس و زندان و اعدام در این دیوها بیاثر هستند؛ باید بوسیله «تازیانه و شلاق» مجازات شوند تا آزار ببینند و از تن گناهکار بیرون روند. به همین دلیل است که «تازیانه» وسیله عمومی مجازات در آئین زرتشت است و مرد و زن ناپاک که با دیو تماس گرفته باشد باید با «آب» یا «شاش گاو» شستشو شود تا دیو از تن وی بگریزد.
در فصل نهم وندیداد به کرات نقل شده که دیو دروج وقتی با «شاش گاو» یا «آب» تماس گیرد از یک گوشه تن به گوشه دیگر فرار میکند، تا بالاخره از تن انسان رانده شود.
بنابراین تردید نیست که دیوها در «اوستا» همه جا مخلوق اهریمن هستند و خود اهریمن به صفت «آفریننده دیوها» و یا «دو دوهها» موصوف شده و این دیوها از حیث عدد مانند خدایان زرتشت از قبیل «آذر، مهر، ناهید، تیشتر و غیره» بیشمار میباشند و اگر دیوها اغلب به شکل مگس زشت، وزغ و آدمهای گناهکار و اشموغ ناپاک جلوهگری میکنند، خدایان زرتشت نیز در کارهای روزانه مردم مداخله مینمایند و از ان جمله قضاوت و دادرسی و احقاق حق را در بعضی موارد بعهده میگیرند و این موضوع بنام «ورنیرنگ» موسوم شده و باید به اختصار توضیح بنویسم، مطالب این وبلاگ را دنبال کنید، بزودی در ارسال بعد با واژه «ورنیرنگ» آشنا میشوید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر