ایران ویج در وندیداد مطابق با ارّان سابق در قفقازیه کنونی

اران نام تاریخی بخشی از منطقه جنوب قفقاز مابین ساحل شمالی رود ارس و رود کورا شامل قره‌باغ‌علیا در جمهوری آذربایجان فعلی است. این بخش از خاک کشور ایران در زمان فتحعلی شاه قاجار با حمله روسها و پس از دو پیمان گلستان و ترکمان چای از ایران گرفته شد و به روسیه تزاری پیوست.




نقشه مناطق ایرانی نشین پیش از عهدنامه ننگین گلستان 


سرزمین «ایران ویج» نمی‌تواند با خط خوارزم در «ماوراءالنهر» قابل تطبیق باشد، زیرا این دو کشور در (فصل اول وندیداد بند ۱ و ۱۱) جدا از یکدیگر نقل شده‌اند، به این ترتیب که زرتشت در این کتاب شهر «اوروا» پایخت خوارزم را به جای خوارزم یاد کرده است و شهر «نیسایه» در کنار «آمودریا» نیز پایخته اولیه پارت اشکانی در (بند ۸ فصل اول) قید شده و این دو سرزمین وسیع یعنی خوارزم از یک طرف و پارت از طرف دیگر وقتی در محل خود قرار گیرند دیگر در ماوراءالنهر زمینی برای تطبیق با «ایران ویج» باقی نخواهد ماند، اما دلائل دیگر معلوم و مسلم می‌دارد که سرزمین «ایران ویج» به خط کنونی قفقازیه که سابقاً بنام «ارّان» نامیده می‌شد، مطابقت دارد و این خط وطن اولیه و اصلیه اقوام ایرانی و سرزمین وسیعی است که فاصله آن از شرق به غرب یعنی بین دو دریای خزر و دریای سیاه در حدود یکهزار و پانصد کیلومتر می‌باشد و از همین خطه است که قبلاً اقوام «کاشی» یا «کاسووا» در دو هزار سال ق. م. به کناره‌های جنوب غربی و جنوب دریای خزر مهاجرت نموده و نام خودشان را به این دریا داده‌اند و از آن زمان است که این دریاچه به علت وسعت آن در اصطلاع اوستا بنام دریای «وروکاش» یعنی دریای بزرگ کاشی و در اصطلاح یونانی بنام دریای «کاسپین» موسوم شده است و سپس اقوام «مانای، ماد و پارس» به مغرب ایران و اقوام «خوارزم،، سغد، بلخ، مرو و غیره» از راه شمال دریای خزر به سمت مشرق و بالاخره به هندوستان کوچیده‌اند و در تاریخ ایران به تفصیل توضیح دادم و «ایران ویج» نیز به هیچ وجه مرحله اول یا منزل اول از مهاجرت نیست بلکه در امتداد کناره‌های شمالی دریای سیاه که مسکن اولیه اقوام دیگر آریائی از قبیل «کیمری‌ها، اسکیت‌ها، و سارمات‌ها» باشد در ایرانه سابق و یا قفقازیه کنونی واقع است.

بشرحی که در حاشیه «وندیداد» به فارسی نقل نمودم «جیمس دارمست‌تر» ایران ویج را با «ارّان سابق» در قفقازیه کنونی منطبق دانیسته و دلائل ارزنده ذکر کرده و دو فقره از این دلائل یکی این است که «ایران ویج» برطبق مندرجات «بندهش» در مجاورت «سرزمین آذربایجان» واقع شده و دیگر اینکه خِطه قفقازیه در سابق بنام «ارّان» شهرت داشته و ارّان نیز از حیث تلفظ با «ایران ویج» یکسان است.

این بود دلائلی که دارمست‌تر برای تطبیق «ایران ویج» با خِطه قفقازیه آنهم در هشتاد سال قبل بیان داشته اما اکنون دلائل جدید‌تر بوسیله «باستان‌شناسان روسیه» بدست آمده و صحت عقیده این دانشمند را تایید می‌نماید و از این دلائل در درجه اول این است که «سرزمین رنگ‌ها» شانزدهمین کشور ایرانی نشین برطبق مندرجات «بندهش» در مجاورت «ایران ویج» واقع شده و «رود رنگ‌ها» در سرزمین رنگ‌ها در زمان حال و حاضر بنام «رود زنگ‌ها یا زنگا» -- در مغرب قفقازیه کنونی از شمال غربی به سمت جنوب شرقی جریان دارد و از نزدیک یک شهر ایرانی عبور می‌کند و در کناره‌های این رود اکتشافات عمدتاَ سده ششم ق. م. بعمل آمده و آثار ارزنده از زندگی اقوام آریائی بدست رسیده است.

نباید تعجب کرد که بعضی از استادان اوستاشناسِ «انیرانی - یهودی» در کتاب‌های خود خِطه زرخیز ارّان یا قفقازیه را که جزو لاینفک ایران عزیز است و ساکنان آن در سلطنت پادشاهان هخامنشی و اشکانی و ساسانی از مرزداران ایران بشمار می‌رفتند را یک سرزمین «غیر ایرانی - آریائی» معرفی می‌کنند!، و حتی با کمال بی‌پروائی به یک دولت اجنبی و بیگانه پیشنهاد می‌کنند که نام آن را به «جمهوری ارّان» تبدیل نماید.

نوشته‌های این باستانشناسانِ «غیرایرانی - یهودی» درست نقطه مقابل زرتشت «پیامبر ایرانی» است که خِطه قفقازیه کنونی را در دوهزار و پانصد سال قبل بنام «ایران ویج» وطن اصلی «ایرانیان - آریائیان» خوانده است، اما در عصر حاضر کسانی که خود را استاد «اوستا‌شناسی» می‌پندارند چنین خِطه زرخیز ایرانی را غیرایرانی! معرفی می‌کنند، غافل از اینکه اگر سستی «فتحعلی شاه قاجار و عباس میرزا (نایب‌السلطنه)» به همراه «خائنین یهودی‌زاده و اعضاء لژهای فرماسونری» سبب گردید که چنین سرزمین عزیز یعنی «ارّان یا قفقازیه» از مادر وطن جدا شود، فقط یک «توطئه» بود برای تجزیه ایران و از مندرجات فصل اول «وندیداد» چیزی کم و کاست نمی‌کند و دیر یا زود حق به حقدار خواهد رسید.

در پایان راجع به محل «ایران ویج» مناسب می‌دانم نکته دقیقی را یادآور شوم و آن این است که باید دید «زرتشت» در ذکر کشورهای ۱۶ گانه ایرانی در وندیداد از لحاظ ترتیب و پس و پیش بودن این کشور‌ها چه منظور داشته است.

بعضی از محققان معتقد هستند که منظور وی از اینکه کشور‌ها را از سرزمین «ایران ویج» آغاز کرده و به «رنگ‌ها» شانزدهمین کشور پایان داده این بوده که تقدم و تأخیر مهاجرت و محل سکونت اقوام را در این مهاجرت تعیین نمایید. این عقیده ناصحیح است و از مراجعه به فصل دوم «وندیداد» راجع به حادثه سیل و یخبندان واضح است که زرتشت از خط سیر این مهاجرت بی‌اطلاع بود و ناچار از یک افسانه دینی و از غار جمکرد بحث نموده است بلکه حقیقت در این است که این کشور‌ها همه در کناره‌های غربی، شمالی، شرقی و جنوبی «دریای وروکاش» یا «دریای خزر» واقع شده‌اند و این دریا در جزوات «اوستا» یک دریای ایرانی بشمار رفته و حتی در چند مورد به آن ستایش و عبادت شده و درخت مقدس «کوکرن» در مناطق دور دست این دریا روئیده و ماهی افسانه کارا از این درخت مراقبت می‌کند و فرّکیانی هر کجا می‌گسیخت در این دریا فرو می‌رفت.

بنابراین سرزمین «ایران ویج» در مغرب و قسمتی از شمال غربی دریای خزر واقع شده و کشورهای دیگر در مشرق این دریا و سپس گرگان، ری و ورنه در جنوب آن قرار گرفته و به سرزمین رنگ‌ها در مجاورت جنوبی «ایران ویج» در قفقازیه کنونی پایان رفته است و این ۱۶ کشور ایرانی در حقیقت مانند حلقه انگش‌تر در کناره‌های دریای وروکاش (خزر) واقع شده‌اند.

این بود توضیحات من مربوط به فصل اول وندیداد و در آینده باید راجع به معنی و مفهوم «دیو» در وندیداد خیلی خلاصه بنویسم. مطالب این وبلاگ را دنبال کنید، بزودی در ارسال بعد با واژه دیو آشنا می‌شوید.
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed

0 | دیدگاه:

ارسال یک نظر

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...
 
قالب خاک طراحی شده توسط نرگس مینوخرد