مشکلات دانشمندان غربی در بدست آوردن جزوات اوستا

  مجموعه قوانین زرتشت یا وندیداد اوستا

پارسیان هندی و یا زرتشتیان ایرانی بالخصوص پس از ظهور اسلام یک جماعت محافظه کار به بار آمده‌اند و از این جهت ابراز کتاب زرتشت را به غیر از به دینان به دیگران جایز نمی‌شمردند و این مشکلی بود که محققان اروپائی در ابتدای امر برای بدست آوردن کتاب زرتشت با آن مواجه شدند.


شاردن سیاح و جهانگرد فرانسوی در کتاب خود نقل کرده که هنگام اقامت در اصفهان در صدد بر آمد نسخه‌ای از اوستا را از یک روحانی زرتشتی خریداری نماید اما قیمت را بقدری گزاف گفته‌اند که از خرید ان منصرف شده است. آنکتیل دوپرون مدت سه سال در شهر سورات هند زحمت کشید و به تجسس پرداخت و از بدست آوردن کتاب زرتشت مایوس شد تا بالاخره از یک جریان سیاسی استفاده نموده و جزوات را بدست آورده است.

فرایزر انگلیسی مدت دو سال در هند به جستجو پرداخت و نتوانست جزواتی بدست آورد. «جیمس دارمست‌تر» در مسافرتخود به هند با همین مشکلات مواجه شد ناچار خود را با فریبکاری به دین و مزداپرست معرفی کرد و چند سخنرانی در تمجید از اوستا و دین زرتشت کرد تا توانست در محافل پارسیان وارد شود و از مراسم دینی انان دیدن نماید و جزواتی بدست اورد و حتی عکس‌هایی از معابد زرتشتی برگیرد.

ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه عین القرون الخالیه» (به فارسی: اثرهای مانده از قرنهای گذشته) بشرحی که آقای سید حسین تقی‌زاده در صفحه ۶ کتاب بیست مقاله خود نقل نموده چنین می‌نویسد: «ولیس یطلقُ مافی کتاب ابستاالّذی جاء به الّالرجل منهم یوثق بدینه و یحمد طریقته عند اصحاب دینهم و لا یوسع له فی ذلک الاّ بعد ان یکتب له سجل یحتج به من اطلاق ارباب الدین ذلک له». ترجمه این عبارت عربی را مرحوم محمد علی تربیت» در کتاب دانشمندان آذربایجان چنین آورده است. «هیچ کس را به کتاب اوستا که زرتشت آورده دسترس نیست مگر آنگاه که از دین وی مطمئن شوند و پیروان این دین رفتار نیکوی او را بستایند و چون چنین باشد تصدیق نامه‌ای تحصیل کند مشعر به اینکه پیشوایان این دین به اون اجازه داده‌اند که در کتاب اوستا نظر کند».

اما روحانیان متعصب پارسی در پنجاهسال قبل با وضعیتی مواجه شدند که برخلاف میل و عقاید دینی انان بود به این ترتیب که از یک طرف ملاحظه نمودندجزوات اوستا بدست دانشمندان غربی افتاده و ترجمه این جزوات نیز همه جا به زبان‌های اروپایی منتشر شده است و از طرف دیگردر این ترجمه‌ها زرتشت را همه جا پیرو خدایان متعدد پنداشته‌اند و این امر سبب می‌شود از جماعت زرتشتیان روزبروز کاسته شود و یا حتی با جوانان پارسی نیز دین کهن خود را ترک گویند و این جهت درصدد برآمدند عکس العملی در برابر ترجمه‌های اروپایی ابراز دارند و این عکس العمل را انجمن زرتشتیان بمبئی بعهده گرفت، به این ترتیب که از یک طرف مجله مزدائیسم را در پاریس تاسیس نمود و از طرف دیگر هیئتی به تهران اعزام داشت و این هیئت در مراجعت خود آقای «ابراهیم پورداود» را که در آن موقع حدود سی سال داشته و برای مسافرت به خارج از ایران شوق و ذوق فراوان می‌ورزید به هندوستان دوعوت نمود و مدت دو یال از وی مه‌مان نوازی و پذیرائی کردند و ترجمه‌های فارسی اوستای دست نخورده را بنام وی در بمبئی چاپ و در تهران انتشار دادند و این جریان را خود آقای «پورداود» در دیباچه کتاب خود به تفصیل نقل نموده و حتی پشت جلد کتاب‌ها قید شده که به نفقه اوقاف پشوتن مارکر پارسی به به چاپ رسیده است.

تردید نیست که روحانیان پارسی در انتشار این ترجمه‌ها و در تحمل مصارف آن‌ها جز تبلیغات دین خود ولو به حالت دست نخورده و یا جز انجام وظیفه دینی که در بالا از ابوریحان بیرونی نقل نمودیم منظور دیگری نداشته‌اند و آقای «پورداود» نیز در این ترجمه‌ها از ابتدا امر الت فعل بوده و بس اما وی در این اقدام خود نتایج ثانوی نیز بدست آورد و در دانشگاه تهران به سمت استادی در «رشته اوستا‌شناسی» منصوب گردید بی‌انکه اولیای دانشگاه از حقیقت امر و کم و کیف مطلب آگاهی پیدا کرده باشند.

بنابراینجای تعجب نیست از اینکه آقای «پورداود» تا کنون از ترجمه وندیداد و انتشار آن خودداری کرده و اوقات دانشجویان عزیز را با موضوعاتی مشغول داشته است که کمتر ارتباطی با اوستا‌شناسی دارد. اکنون ما امیدوار هستیم با انتشار ترجمه «وندیداد» مهم‌ترین و قدیمی‌ترین و یقینی‌ترین کتاب زرتشت، رشته اوستا‌شناسی در دانشگاه تهران برپایه صحیح و سالم استوار شود و محققان ارجمند و دانشجویان عزیز ایرانی بتوانند مندرجات نغز و شرین این کتاب در ایران‌شناسی آنهم نسبت به عهد باستان قدم‌های موثری بردارند و از زحمات و کوشش‌های خستگی ناپذیر دانشمندان غربی بیش از پیش بهره‌مند شوند.

دانشمندان اوستا‌شناس اروپایی گرچه ترجمه وندیداد را همه جا در طلیعه خود قرار داده‌اند، اما «جیمس دارمست‌تر» دانشمند شهیر فرانسوی در ترجمه‌های خود افزون‌تر از همه بشرح و توضیح پرداخته است و در این توضیح نیز بیشتر از دیگران از کتب پهلوی مانند: بندهش مینو خرد و صدد و روایت و دینکرد و گاهی از «شاهنمامه فردوسی» و کتب مورخان اسلامی به عنوان مدرک و شاهد نقل نموده است و لذا ترجمه‌های این دانشمند مورد توجه و قبول همه دانشمندان غربی قرار گرفته و حتی کتاب وی در سه جلد پس از هشتاد سال اخیرً در پاریس بوسیله کتابفروشی مزون نو ـ ـ تجدید چاپ شده است و ضمناً در دیباچه جلد دوم کتاب برای وندیداد شرحی نگاشته است و از این جهات مناسب می‌دانیم ترجمه وندیداد را از کتاب این دانشمند نقل نمائیم و ضمناً شرح وی را نیز در آخر کتاب به فارسی تبدیل کنیم. دارمست‌تر در ترجمه‌های خود سه نسخه معتبر اوستا را در اختیار خود داشته است. یکی وندیداد به زبان پهلوی است که نسخه خطی آن در سال ۱۳۲۴ میلادی نوشته شده است. دوم ترجمه سانسکریت بوسیله دستور «نَریوسَنگ» پسر دوال. ترجمه وندیداد به زبان محلی یعنی گجراتی بوسیله «فرامجی اسفندیاری» که در سال ۱۸۴۲ میلادی در بمبئی از طرف انجمن آسیایی به چاپ رسیده است.

این بود شرح حال «اوستا‌شناسی» و جریان ترجمه‌های اوستا و اکنون برای اینکه بتوانیم قبلاً معلوم داریم که زرتشت در چه زمان می‌زیست و یا در چه زمان تولد یافته است و از این توضیحات معلوم خواهد شد که عقاید و افکار زرتشت در «وندیداد» مربوط به کدام عصر و زمان است. در مطلب بعدی مشخص خواهد شد زرتشت در چه زمان می‌زیست و یا در چه زمان تولد یافته است.
به اشتراک بگذارید:(کدنویسی این ابزارک)

Balatarin :: Donbaleh :: Azadegi :: Risheha :: Cloob :: Oyax :: Yahoo Buzz :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Email To: :: Subscribe to Feed

0 | دیدگاه:

ارسال یک نظر

Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...
 
قالب خاک طراحی شده توسط نرگس مینوخرد